پسرم دنیای من
هشت آبان ماه سال نود و دو بود که خدا یه فرشته ی کوچولو به من امانت داد تا نه ماه تو دلم مراقبش باشم و تا ابد در این دنیای بزرگ دوازدهم آذر ماه برای اولین بار صدای تپش قلب کوچیکش رو شنیدیم و چند هفته بعد روز بیست و هشتم دی ماه فهمیدیم که باید براش کفش آبی بخریم و اسمشو بذاریم ایلیا امروز سی و چهار هفته است که تو با مایی پسرکم، هنوز زمینی نشدی اما تو این مدت همیشه و هر لحظه با ما بودی من و بابا مهدی تصمیم گرفتیم خاطرات دوران کودکیت رو برات ثبت کنیم و تلاش می کنیم تا وقتی بزرگ شدی از مرور کردنشون لذت ببری بی صبرانه منتظر بغل کردنت هستیم مامان و بابا ...
نویسنده :
نسیم
17:15